• وبلاگ : صوفيان رند
  • يادداشت : سماع 1
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    وبلاگ زير خرقه صوفي به روز شد

    + حميد 

    عذر خواهي بخاطر تيراندازي به قرآن

    آقايان مراجع محترم
    روز گذشته ژنرال جفري هاموند فرمانده نيروهاي آمريکا در بغداد اعتراف کرد که سربازان يکي از واحدهاي تحت امر او در يکي از اردوگاه هاي آموزشي از کتاب قرآن به عنوان هدف تيراندازي در ميدان تير استفاده کرده اند. ژنرال جفري هامون مسئوليت اين حادثه را شخصاً به عهده گرفت و در پيشگاه مسلمانان و از مسلمانان عذر خواهي کردند .
    در زمان سوزاندن حسينيه هاي دراويش گنابادي ده ها وشايد صد ها قران سوخت و يا زير دست و پاي ذوب شدگان در مراجع نابود شد اين مراجع از درويش ها نه از قران کي عذر خواهي ميکنند

    + طلبه اي از مشه 

    سلام عليكم

    اولا بنده ابدا از طلبه بودن خود پشيمان نيستم

    ثانيا اين روايتي كه در مورد علم مي اوريدكه همان مقبوله اجازه علماست كمي ناقص است در پايان مقبوله هست كه ميگويد فهوصاحب القوه القدسيه

    وجدانا تو كه ادعاي علم و تحليل و استنادت ميشود اين قوه قدسيه را براي اين طلبه نافهم تعريف كن و مصادقش را در علماي امروزي مثال بزن

    ثانيا اين قسمت از چهل حديث امام را من هم صد دفعه خوندم ولي برو يك نگاهي بهسال تحرير كتاب كه سال 41و 42بوده بيانداز ببين اصلا در ان زمان مجذوبعليشاه يا محبوبعليشاهي بوده ؟چرا نگفت رضا عليشاه صالح عليشاه و چرا در تفسير سوره حمد 3تن از صوفيه را به عنوان عالم طراز اول معرفي ميكند ابن عربي -كاشاني -سلطانعليشاه گنابادي؟

    چواب بفرمايد و اين كه ايا رساله تشويق السالكين علامه مجلسي را در باب مدح صوفيه راستين مطالعه كرديد اگر نكرديد برايتان بفرستم



    + حميد 
    اقا ملا صابر قسمتي از فرمايشات اقاي سروش به ملا سبحاني
    دردمندانه فرموده ايد که سخنان شبهت آلود من، ضعف ايمان جوانان را در پي مي آورد. آيا نمي انديشيد که رفتار عافيت جويانه و گفتار خردستيزانه پاره اي از روحانيان درين خصوص مقصرتر و مسوول ترست؟ مي دانيد چه چيز ريشه ايمان را مي سوزاند: خرافه گستري به نام دين و بي عدالتي به نام خدا و سکوت در مقابل ستم. شما شاهديد که امروز در ايران نقد رهبري کردن، با جان خود بازي کردن است. گريبان اين سياست ايمان شکن و عدا لت سوزرا رها کرده ايد و کاسه ها و کوزه ها را بر سر من مي شکنيد که چرا ايمان شکني مي کنم.مي خوردن و رندي و خوش باشي کردن، به قول حافظ، چندان سهمگين نيست که "قرآن را دام تزوير کردن". و آيا روحانيان ما همانقدر که به تفسير حسّاسند به تزوير هم حسّاسند؟ جوانان ما کي و کجا گفتار نيک و پندار نيک و کردار نيک از روحانيان حکومتي ديده اند تا ايمانشان نيرومند تر شود؟و از روحانيت جز جسمانيت چه ديده اند تا روحشان فربه تر گردد؟ براي فرستادن سرد مزاجاني چند به گرمخانه مجلس، مهر و امضاي امام زمان را در پاي فهرست فاتحان انتخابات گذاردن و بر منابر و از صداوسيما سخنان سست و خرافي پراکندن و در مقابل مخالفان برآشفتن وشهرآشوبان را به خشونت بر انگيختن و انديشه هاي نو را فروکوفتن و از متفکّران توبه طلبيدن و "مدرسه معصوميه" ساختن و سهم امام معصوم را در آن ريختن و هر چند گاه آشوبي بدست آن "روحانيان " بر پا کردن وعصمت مرجعي وحريم محترمي راشکستن وحتي بر خانقاهيان رحم نکردن وخانه بر سرشان فرود اوردن و در نماز جمعه ارهاب و ترور را تحسين و ترويج کردن، آيا نشاني از کردار و گفتار نيک دارد؟ روحانيت ما نقش ناپسند خود را در کاهش ايمان جوانان نمي بيند و به يمين و يسار مي رود تا مجرم و مقصر پيدا کند. از سر انصاف بايد گفت که حساب قليلي از روحانيان پارسا و پاکدامن از اين مجموعه جداست و من اگر غايت و غرض از اين همه نازک انديشي هاي فلسفي- کلامي را چيزي جز اقامه عدل و بسط فضيلت مي دانستم، اين همه از کجروي هاي رهبران ديني نمي گفتم.