• وبلاگ : صوفيان رند
  • يادداشت : جوابيه 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + طلبه پشيمان كه راه برگشت ندارم 

    مسلماني که دليل خردمندانه اي براي اصول عقايد ديني خودش ندارد با چه فهم و درکي مي تواند از يک مجتهد تقليد کند؟ آنهم مجتهدي که مي تواند او را به گمراهي بکشاند و سرمايه دنيا و آخرتش را بر باد بدهد!

    وانگهي اين کدام عقلي است که مي توان بر اساس آن دليل آورد و بر حساب آن اصول دينمان را بنا کنيم ؟ از مسلمانان مقلد کيست که با اين نوع شيوه استدلال و عقلي آشنايي داشته باشد تا مشخص شود که عقيده او بر مبناي دليل علمي استوار است؟ اين نوع گفتگوها فقط در بين خواص مسلمين از حکما و عرفاي اسلامي مطرح است که آنها هم نيازي بر تقليد نمي بينند؟ به عبارت ديگر سخن خميني و ساير مراجع بلکل باطل است. اينها همه يک مشت خر مي خواهند تربيت کنند که مطيع دستورات آنها باشند. از اينرو، از اين دين و مذهب جز گمراهي و هلاکت و نفهمي چيزي عايد کسي نخواهد شد. )

    ولى در احكام غير ضرورى دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روى دليل به دست آورد، يا از مجتهد تقليد كند،

    ( اين سخن نيز باطل است. مثل اين است که کسي براي خودش بازي را بنا سازد و بعد شرايط و قانون بازي را براي نفع خودش تعيين کند. اين که نمي تواند دين الهي باشد که دليل پديداري اش وحي و عهد خدا است. بعبارت ديگر کي گفته که اگر کسي نمي تواند احکام را از روي دليل به دست آورد بايد از مجتهد تقليد کند. آنهم احکامي که هر مجتهدي بر حسب راي خودش فتوا مي دهد و مي تواند با فتواي ديگري فرق داشته باشد! اينها همه سفسطه و به نظر من (وسواس الخناس) است که مي بايد بشدت از آنها پرهيز کرد).

    يعنى به دستور او رفتار نمايد، يا از راه احتياط طورى به وظيفه خود عمل نمايد كه يقين كند (ميزان يقين چيست؟) تكليف خود را انجام داده است، (طرف عقل ندارد که اصول عقايدش را بشناسد آنگاه سر راهش برايش مشکل بزرگتري قرار مي دهند که بخواهد از روي احتياط يقين پيدا کند که کارش درست است!) مثلا اگر عده‏اى از مجتهدين عملى را حرام مى‏دانند و عده ديگر مى‏گويند حرام نيست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مستحب مى‏دانند آن را بجا آورد. پس كسانى كه مجتهد نيستند و نمى‏توانند به احتياط عمل كنند واجب است از مجتهد تقليد نمايند. ( شرط احتياط و واجب اين است که ما مردم بالکل به سخنان شما مجتهدين ضد و تقيض گوش ندهيم و از احکام سراسر گمراه کننده شما خناسان پرهيز کنيم تا که به اين دردسرها گرفتار نشويم. اينکه مي گوييد اگر کسي مجتهد نيست و نمي تواند به احتياط عمل بکند واجب است از مجتهد تقليد نمايند، خود لازمه اش شناخت به عمل است که براي فهم آن به چيزي که عقل و معرفت اش مي نامند نيازمنديم. شما اگر اين سخن من را نمي پذيريد برويد به کتاب اصول کافي مراجعه کنيد و ببينيد که چگونه امامان، به عقل سفارش مي کنند و مردم را از عمل بدون علم و بدون بصيرت پرهيز داشته اند)