: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
سماع چیست ؟
در قسمت اول از این بحث به بررسی واژه سماع و تاریخچه مختصری از این رسم صوفیانه می پردازیم ،برای اینکه بدانیم سماع چیست و از چه زمانی وارد تصوف شد باید چند مطلب را خدمت عزیزان مطرح کنیم :
1. از نظر لغوی معنای سماع چیست؟ چنانچه علمای لغت معنا کردند سماع به معنای شنیدن آواز خوشی است که گوش انسان از آن لذت ببرد. در این باره متن کتاب لسان العرب را خدمت عزیزان دقیقا می آوریم : کلُّ ما التذته الأُذن من صَوْتٍ حَسَنٍ سماع . بنابراین در معنای لغتی این کلمه شنیدن است صدای خوش را.
2. از نظر اصطلاحی معنای سماع چیست؟ امام محمد غزالی از صوفیان نامدار در کتاب احیاءالعلوم چنین نقل می کند : بدان که سماع اول کار است، و آن در دل حالتى پیدا آرد که آن را وجد گویند، و از وجد تحریک اطراف زاید: اما به حرکتى ناموزون که آن را «اضطراب» گویند، و اما موزون که آن را «تصفیق» و رقص گویند ـ با توجه به تعریف ایشان که معمولا تمام تصوف نیز چنین معنایی را قبول داشته سماع عبارتست از خواندن آواز به همراه موسیقی و ساز که به دو صورت همراه با حرکات موزون وبدون حرکات موزون انجام می پذیرد. در سماع بیشتر از آلاتی مانند : نی ، رباب، دف وطنبور استفاده می شد.
3. از چه زمانی سماع وارد تصوف شد؟ با توجه به تاریخچه سماع در تصوف در می یابیم که در اوایل این جریان چیزی به نام سماع وجود نداشته است. تقریبا از اواخر قرن سوم هجری زمزه هایی برای ورود این حرکات به دنیای تصوف شنیده می شد. کم کم در قرن چهارم وپنجم وارد تصوف شد و در زمان مولوی وپسرش بهاءولد به اوج خود رسید. در بین صوفیان نیز عده ای مدافع و عده ای مخالف سماع شده در این رابطه صوفیان به سه دسته تقسیم شدند : مخالفان – مدافعان – بی تفاوتان . که در زیر ما به اسامی تعدادی از این سه گروه اشاره می کنیم :
الف : موافقان و ترویج کنندگان سماع : این گروه تعدادی از بزرگان صوفیه هستند که بهشدت شیفته سماع بوده وآنرا یکی از برترین اعمال یا حتی بهترین عمل نزد خداوند میدانند. مولوی، شمس، فخرالدین عراقی، اوحد الدین کرمانی و روزبهانی بغلی شیرازی از این دستهاند.
ب : بی تفاوتان یا کسانی که عکس العمل خاصی در برابر سماع نداشتند : این دسته اگر چه سماع را مستحب وقربآور میدانند و نوعاً هم خودشان اهل سماع بودهاند، اما به اندازه گروه اوّل دیدگاه افراطی ندارند. علاء الدوله سمنانی، عزالدین محمود کاشانی، عزیزالدین نسفی، محمد غزالی و هجویری از این گروهاند.
ب : مخالفان سماع : این دسته تعداد کمی از متصوفه را تشکیل می دهند که در این میان می توان به : بهاء الدین نقشبند، محی الدین عربی و احمد جام اشاره کرد.
ادامه دارد
نوشته شده توسط :