سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 جوابیه - صوفیان رند

جوابیه

شنبه 87 اردیبهشت 14 ساعت 12:57 صبح

در جواب یک دوست

یکی از دوستان به وبلاگ سر زده و برای ما نظر داده (ضمن تشکر از نظراتش) از نظر این دوست با نام [طلبه ای از مشهد] احادیثی که در مذمت صوفیه ذکر شده در مذمت علما نیز وجود دارد پس چرا شما فقط به صوفی ها گیر می دین؟ در ضمن گفته که تصوف جهانبینی است و ربطی به علما ندارد.

جواب

خدمت دوست عزیز باید چند مطلب را روشن کنم: ایشان در بیان مطلب دچار یک خلط مبحث شده که خودشان هم متوجه آن نشده ، در رابطه با شبهه اول : باید در احادیث یک توجه خاص داشت، در رابطه با احادیث متصوفه،  ائمه(ع) راه را مورد نکوهش قرار داده اند. یعنی در اصل قضیه مشکل داریم . خود تصوف مورد مذمت واقع شده چنانچه در روایت امام رضا(ع) آمده که هرکس در نزدش از صوفیه سخن گفته شود وآنرا انکار نکند از ما نیست. امام(ع) نمی گوید که فلان صوفی با این مشخصات خوب است یا با فلان مشخصات بد است. درحالی که در رابطه با علما احادیث اینگونه است که امام(ع) می فرماید شما موظف به تقلید از عالمی هستید که فلان شرایط را داشته باشد. (فأمّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا على هواه، مطیعا لأمر مولاه، فللعوامّ أن یقلّدوه.) خود شما که ادعای طلبه بودن می نمایید!! باید مفهوم این روایت را و فرقش را با روایت امام رضا(ع) بدانید.

در ضمن شما عرفان را با صوفیه اشتباه فرض کرده اید، کدام امام را سراغ دارید که برای خود خانقاه ساخته واز مسجد کناره گیری کرده و دنبال خود عده ای را با عنواینی عوام فریبانه جمع کرده باشد.

گفتید که تصوف جهانبینی است! و علما حق دخالت در اصول دین را ندارند. از شما که طلبه!! هستید سوال می کنم که امر به معروف و نهی از منکر جزو کدام دسته از امورات دین است؟ آیا وقتی مجتهدی ببیند که دین اسلام دچار انحراف شده و عده ای از مسلمین منحرف شده اند بر او واجب نمی شود که قیام نموده و جلو انحراف را بگیرد؟

اگر بگویید بله!!! براو واجب است جلو انحراف را بگیرد که خود جواب خودتان را داده اید!!!؟ ولی اگر بگویید که وظیفه ای ندارد، سوال می کنم که چطور وقتی خودتان بر روی منبر هستید اجازه به خود می دهید که مردم را ارشاد کنید؟ دلیلی که کار مجتهد را رد کند و کار شما را صحه گذارد چیست؟

برادر عزیز! قدمهایتان را اشتباه برداشته اید، به عقب برگردید و دوباره درسهایتان را با دقت بیشتر و زیر نظر اساتید مجرب فرا بگیرید! امید دارم که در آینده بتوانید برای دین اسلام فردی سودمند باشید. وهمانطور که گفته شد فرق است میان تصوف و عرفان.

ما هم مخلص عرفای واقعی همچون سید علی قاضی طباطبایی، میرزا جوادآقاملکی تبریزی، امام خمینی (رحمه الله علیهم اجمعین)و خیلی دیگر از عرفای واقعی هستیم و امیدواریم خداوند درهای معرفت را به روی ما نیز بگشاید.

در پایان نیز قسمتی از متن کتاب چهل حدیث امام خمینی را محض اطلاع شما بیان می کنیم :

آن بیچاره ای که خود را مرشد وهادی خلایق داند ودر مسند دستگیری و تصوف قرار گرفته از این دو(عارف نما و حکیم نما) حالش پست تر وغمزه اش بیشتر است. اصطلاحات این دو دسته را به سرقت برده وسر وصورتی به متاع بازار خود داده ودل بندگان خدا را از حق منصرف ومجذوب به خود نموده وآن بیچاره صاف وبی آلایش را به علما وسایر مردم بدبین نموده؛ برای رواج بازار خود فهمیده یا نفهمیده پاره ای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده گمان کرده به لفظ «مجذوبعلی شاه» یا «محبوبعلی شاه» حال جذبه وحب دست دهد! ای طالب دنیا وای دزد مفاهیم! این کار تو هم اینقدر کبر وافتخار ندارد. بیچاره از تنگی حوصله و کوچکی کلّه گاهی خودش هم بازی خورده خود را دارای مقامی دانسته. حب نفس و دنیا به مفاهیم مسروقه و اضافات و اعتبارات پیوند شده یک ولیده ناهنجاری پیدا شده؛ واز انضمام اینها یک معجون عجیبی واخلوطه غریبه ای فراهم شود! وخود را با این همه عیب مرشد خلایق و هادی نجات امت ودارای سرّ شریعت، بلکه وقاحت را گاهی از حدّ گذرانده، دارای مقام ولایت کلیه دانسته! این نیز از کمی استعداد وقابلیت وتنگی سینه وضیق قلب است.[1]


 



[1] . چهل حدیث/ح4/ص91


نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]